1 ـ  چهار سال پیش بود که بعلت تنگی وقت در گرفتن پذیرش مقاله جهت ارائه در فاع پایان نامه دکتری خود مقاله استخراج شده از پایان نامه را هم زمان برای دو مجله "تحقیقات جغرافیایی"  و" مجله دانشگاه تبریز"  فرستادم  ، تا با پذیرش یکی از آنها در انجام کارها تسریع شود. این روندی بود که بسیار مورد استفاده قرار می گرفت بخصوص از سوی دانشجویانی که از لحاظ زمانی برای دفاع در تنگنا قرار داشتند. چندی نگذشت که از مجله تحقیقات جغرافیایی که از طریق دانشگاه اصفهان منتشر می شد تماس گرفتند و با مچگیری چنان تشری حواله ما کردند که ای آدم دزد چرا یک مقاله را برای  دو مجله فرستادید  و با استناد به این بهانه مقاله داوری شده را حذف کردند. مات و مبهوت ماندم که فرستادن یک مقاله که هیچ تفاوتی با هم ندارند برای دو مجله چگونه جرمی است که  اینگونه مورد خطاب قرار گیرد و چنان برخورد زبانی نامناسبی صورت گیرد که سرشار از توهین است و  بماند که از اعضای هیت تحریه همان مجله بودند کسانی که  نه تنها مقاله ای را با یک عنوان برای نه یک مجله بلکه  سه مجله فرستادند و چاپ هم شده بود. هر چند از نظر من مشکلی ندارد مقاله ای چنان اهمیت دارد که هیت تحریه چند مجله تصمیم به بازچاپ آن می گیرند. این شد که فکر کردم حتمن این هم غبطی بوده که ندانسته کردم و مقاله خودم را برای دو مجله جهت داوری فرستادم.  این تجربه چنان شد که بعد از آن جریان و توهین ها هر چندبار هم که حضوری مساله را برای مدیر مسئول مجله توضیح دادم افاقه نکرد که گویی  پیراهن عثمان یافته بودند که از شر مقالات من خلاص شوند این شد که دور مجله تحقیقات جغرافیایی خط کشیدم و عطایش به لقایش بخشیدم  هر چند که دوستش می دارم  چون با این مجله مقاله نویسی علمی را آموختم و  مجله ای در نوع خود بی نظیر بود. علاوه بر آن به محک تجربه در ارسال مقاله چنان وسواسی گرفتار آمدم که  در صورتی حوصله مقاله نویسی باشد، هر مقاله را اختصاصن برای تنها برای یک مجله تهیه و می فرستم و در انتظار بررسی و نتیجه آن می مانم. بماند که با پیراهن عثمان مذکور مقاله پذیرفته شده در مجله " فضای جغرافیایی" از سال 1389 تا اکنون در نوبت چاپ قرار دارد و به همین زودی جشن سه سالگی اش را می گیرم که راه افتاده است.

2 ـ  حدود شش سال است که برخی مطالب خود را در رابطه با گردشگری در وبلاگی منتشر می کنم  و یک سالی است که   سایت شخصی ام را نیز اضافه کرده ام . در این چند سال اخیر به علت سیاست تولید انبوه مجلات علمی ـ پژوهشی، از آنجا که سعی می کنم تا حد امکان هر مقاله ای را پیرامون گردشگری به چاپ رسیده مرور کرده و بخوانم، مواردی نه چندان کم را نیز یافته ام که نگارنده زحمت حتی تعویض واژه ها را به خود نداده و عینا همان مطالب وبلاگ را در مقاله خود آورده است بدون حتی ذکر نامی از من یا وبلاگ مربوط و جالب آنکه مقالات در مجلات علمی و پژوهشی هم به چاپ رسیده و برخی نیز در همایش هایی ارائه شده است.  اتفاقن در همایشی حضور داشتم در پانل گردشگری به سخنرانی گوش می دادم و گاهی هم از فرط خستگی راه که تازه رسیده بودم چرت می زدم  که ارائه کننده ای با صدای صاف و رسا جملاتی را بیان می کرد که چنان به گوشم آشنا بود که از چرت پریدم و مبهوت به سخنان گوهر بار ارائه کننده گوش فرا دادم و الغرض در پایان سخنرانی با کسب اجازه پرسیدم  منظورواژه متافیزیک حضور چیست و چه ربطی به گردشگری دارد؟ سخنران قبل از پاسخ دادن به از من پرسید دکتر شما در عکس وبلاگتان جوان تر بودید؟ این شد که محاصل آن نکته سنجی آن بود که در اولین فرصت عکس خود را در وبلاگ تعویض نمودم. بماند  در مقابل که در همایشی دیگر مقاله ای که ارائه کردم  به عنوان یکی از مقالات منتخب برگزیده شده و قرار بر آن شد که این مقالا ت منتخب در مجله " جغرافیا و مناطق خشک " به چاپ رسد که الغرض مقاله اینجانب دوباره  بعد از برگزیده شده به داوری فرستاده شد و این بار گویی پذیرفته نشد.      

3 ـ  اما این بار  در گشت و گذار خود در مقالات گردشگری مجلات مختلف به مقاله ای برخوردم  که دود از کله ام به هوا خواست و صبر لبریز گردید و این یادداشت حاصل آن است. چند سال پیش در همایشی پیرامون آمایش سرزمین  مقاله ای با عنوان « آمایش سرزمین و گردشگری ( مطالعه موردی : خراسان رضوی» ارائه دادم که برگرفته از یک طرح پژوهشی بود که انجام  داده بودم الغرض همایش به دلایلی برگزار نگردید  و مقاله در فایل مقالات متعدد بودن سرنوشت جا خشک کرده بود تا فرصت ویرایشی نصیبش شود و دوباره برای ارائه آماده گردد که فرصتی پیش نیامد. این مقاله را در زیر می توانید مشاهده کنید.

آمایش و گردشگری ( مطالعه موردی: استان خراسان رضوی)

در گشت و گذار پیرامون مقالات چاپ شده در مجله فصای گردشگری  در دومین شماره آن ( اینجا) به مقاله ای برخوردم که با عنوان " آسیب شناسی توسعه صنعت گردشگری با ملاحظات آمایش سرزمین  ( مطالعه مورد استان خراسان رضوی)"  که به نظرم جالب آمد ولی وقتی مقاله را مرور کردم مقاله خودم را یافته ام با نگارندگانی دیگر و برخی  بالا و پایین کردن و اضافه نمودن مطالبی ، عینا مقاله اینجانب را دزدی فرموده بودند . این مقاله را در زیر می توانید مشاهده کنید.

مقاله دزدی چاپ شده در مجله فضای گردشگری

جالب تر آنکه این مقاله قبل از چاپ در مجله فضای گردشگری در همایش منطقه ای  توریسم و توسعه  که  توسط دانشگاه آزاد یاسوج در مهرماه 1389 برگزار گردید با همین عنوان در چارچوب سخنرانی ارائه گردید و جالب تر آنکه داوران آن همایش مقاله اینجانب را به عنوان " گردشگری و چلش های زیست محیطی "  مقاله پوستری ارزیابی کردند. یعنی آقای نگارنده از دزدی مقاله اینجانب از دو سطح  سود برده است هم به همایش ارائه داده و هم در مجله چاپ کرده است. مقاله دزدی ارائه شده در همایش را در زیر می توانید مشاهده کنید.

مقاله دزدی ارائه شده به همایش توریسم و توسعه دانشگاه آزاد یاسوج

بگذارید بی رودربایستی سخن بگویم در این نظام آموزشی و دانشگاهی فردی با دزدی مقاله کس دیگری با ارائه آن در دو جا برای خود در دانشگاه پیام نور و دستیاری علمی خود امتیاز می گیرد و مانع از راه یافتن کسی به دانشگاه می شوند که مقاله اش مورد دستبرد قرار گرفته است. نتیجه اخلاقی را به خودتان واگذار می کنم که جهت استخدام در هیات علمی دانشگاه باید دارای چه ویژگی هایی باشید .

این یادداشت ، اهداف کلانی را چون مبارزه با دزد علمی دنبال نمی کند چرا که این امر چنان گسترش یافته است و هر بیسوادی از قبال آن به جا و مقام رسیده است که مطمئن باشید هیچگاه چنین مبارزه ای علمی در وضعیت موجود به نتیجه نمی رسد، مگر در شرایطی دیگر که امید است پیش آید. این یادداشت نشان دادن تنها یک شمای کوچک از دست و پا زدن های روزانه ام است با..... بماند برای بعد